90/9/16
10:55 ع
مقصود او فشاندن جان عاشقانه بود / با دشمنان محاربه کردن بهانه بود
هل من مغیث گفتن فرزند مصطفی / بالله که آزمایش اهل زمانه بود
در نصف روز یکسره ایثار یار کرد / هر گوهر نفیس کش اندر خزانه بود
حق خواست باب فیض گشاید بروی خلق / نای و نوای شور حسینی بهانه بود
جز نای نی نوای حسینی به روزگار / هر نغمه دیگر که شنیدم فسانه بود
التماس دعا
پیام رسان
منتظران چشم به راه آمدنش هر لحظه زمین قلبهایشان را با یادش آب و جارو می کنند و دیده ی خویش را به سمت خانه ی دوست تنگ تر می نمایند. شاید زیباترین لحظه ی تاریخ را با قاب دیدگانشان به تصویر در آورند. این همان چیزی است که هر جمعه در دعای ندبه از تارهای وجودشان به مولای خویش عرضه می دارند: متی ترانا و نراک